فیودور داستایوسکی، این نابغۀ نویسندگی که بیاغراق میتوان او را سرآمد رماننویسان تاریخ ادبیات داستانی جهان دانست در رمان کمحجم خانم صاحبخانه زندگی جوانی به نام اردینف را واکاوی میکند که تحصیلکردهای است کتابخوان، منزوی و گوشهگیر.
دختری زیبا (کاترین) که ظاهراً اسیر پیرمردی بدسیرت است سر راه اردینف قرار میگیرد. اردینف دختر و پیرمرد را تعقیب و چند روز بعد با ترفندی دمدستی، در خانۀ آنها اتاقی اجاره میکند و این آغاز ماجراهایی درهمپیچیده است از رابطۀ اردینف با کاترین و رفتار مرموزانۀ پیرمرد.
خانم صاحبخانه که جزو نخستین آثار داستایوسکی است، گرچه شاید به نظر آید با شاهکارهایی چون جنایتومکافات، برادران کارامازوف و ابله متفاوت است، اما شالودۀ همان آثار سترگ و درخشان را دارد و نبوغ نویسنده در این اثر هم به وضوح دیده میشود.