دربارۀ کتاب ابله
قهرمان اصلي اين داستان پرنس«لي يو نيکلايويچ ميشکين»، آخرين بازمانده از يک خااندان اصيل و کهن است. پرنس در کودکي پدر خود را از دست ميدهد و فرد بسيار گوشهگيري ميشود که از حملات صرع رنج ميبرد. اين حملات صرع او را به صورت نيمچه ابلهي در آورده است. يکي از دوستان ثروتمند پدرش تصميم ميگيرد پرنس را براي معالجه به سوئيس نزد روانپزشکي بفرستد؛ همين که پرنس احساس ميکند حالش بهتر است به دليل نامهاي که دريافت ميکند تصميم به بازگشت به روسيه ميگيرد. در قطار همسفري پيدا ميکند که بعدها ماجراهاي بسياري را با او تجربه ميکند. حال که پرنس سالها از روسيه دور بوده ناگهان وارد دنياي جديدي ميشود، دنياي آدمهاي اشرافي که به پول و زيبايي توجه بسيار دارند. اما پرنس آنقدر پاک و ساده است که انگار از جنس ديگري است ...