کتاب " 12 داستان " اثر "گلی ترقی"، داستاننویس ایرانی است. این کتاب در سال 1395 منتشر شده است. گلی ترقی در این کتاب سعی کرده است که دوازده داستان را در میان آثارش انتخاب کند و چنان که خود نیز در مقدمهی کتاب نوشته، در نهایت پاسخی برای این سؤال بدهد که کدامیک از داستانهایت را بیشتر دوست داری؟ در این لیست داستان «درخت گلابی» هم حضور دارد، داستانی که داریوش مهرجویی در سال 1376 براساس آن فیلمی به همین نام ساخت.
داستانهای "گلی ترقی" معمولاً در تهران رخ میدهند و بسیار صمیمی و نزدیک به زندگی هرروزهی آدمهای این مرز و بوم هستند. گلی ترقی دو مهاجرت داشته است: یکی در سالهای جوانی و برای تحصیل و دیگری بعدها که به پاریس مهاجرت کرد. در داستانهای او بیش از هرچیز رابطهی آدمی با وطنش و البته خاطراتی که او را به خاک وصل میکند، دغدغهی هویت و البته درک زندگی به عنوان انسان مدرن مرکز ماجرا را تشکیل میدهد.
"گلی ترقی" در یک خانوادهی فرهنگی و مرفه به دنیا آمد. پدر او مجلهای معروف به نام ترقی داشت و این پیشینهی فرهنگی بر این نویسنده تأثیر بسیاری گذاشت. او اولین مجموعه داستانش را با نام «من هم چهگوارا هستم» در سال 1348 منتشر کرد. این نویسنده شش مجموعه داستان دارد و سه رمان به نامهای «خواب زمستانی»، «اتفاق» و «بازگشت» نوشته است.
بریدهای از کتاب:
«کسی صدایش میزد، شاید از پشت کوه دماوند بود. دوید، دور زد، پیچید در خیابان دست چپ، انباشته از برف، گرمش بود. میسوخت. کتش را درآورد. دگمههای پیراهنش را باز کرد. صورتش را رو به آسمان گرفت. یاد بازی بچگی افتاد و خندید.»