معرفی کتاب مثل آب برای شکلات

    در این مطلب می‌خوانید:

مثل آب برای شکلات یکی از شناخته‌‌شده‌ترین عناوین ادبی است. این کتاب برای نخستین بار در سال 1989 به زبان اسپانیایی با عنوان Como agua para chocolate منتشر شد. این کتاب هیاهویی در مکزیک به ‌پا کرد و این موفقیت مقدمه‌ای برای هیاهوی ادبی در جهان بود. ترجمۀ انگلیسی آن در سال 1992 به‌سرعت دنیا را تحت‌تأثیر قرار داد، و به‌راحتی در فهرست پرفروش‌ترین کتاب‌ها بالا رفت. مثل آب برای شکلات لورا اسکوئیول را، که زمانی برای برنامۀ کودکان می‌نوشت، به نامی آشنا تبدیل کرد، و بسیاری از صاحب‌نظرانِ ادبی او را به‌خاطر آمیزش خیال‌انگیز و قدرتمند فرهنگ محلی، تاریخ و فعل‌وانفعالات خانوادگی ستودند. این امر نشان‌دهندۀ استقبال رسمی از ورود هیجان‌انگیز او به دنیای فراخ ادبیات بود.

خلاصه کتاب مثل آب برای شکلات

لورا اسکوئیول، در نخستین کار درخشان خود، زن جوانی به نام تیتا دلاگارزا را به عموم خوانندگان معرفی می‌کند. تیتا جوان‌ترین دختر ماما النا، مادری سلطه‌جو و صاحب مزرعۀ دلاگارزا بود. این مزرعه واقع در نزدیکی مرز مکزیک و ایالات متحده، میراث به‌دست‌آمده از همسر مرحومش بود. تیتا دو خواهر بزرگ‌تر نیز داشت، گرترودیس و روسورا. تیتا حتی زمانی که در شکم مادرش بود، به غذا میل نشان می‌داد. او «چنان حساسیتی به پیاز داشت که نقل می‌کنند هروقت پیاز خرد می‌کردند، او شروع می‌کرد به های‌های گریه‌کردن». های‌های گریه‌اش چنان بلند بود که حتی ناچا، آشپز نیمه‌کرشان، هم ناله‌هایش را می‌شنید. ناله‌های شدید او به تولد زودرسش انجامید: «تیتا پیش از وقت مقرر قدم به عرصۀ هستی گذاشت، آن هم درست همان‌جا روی میز آشپزخانه وسط دود و دم سوپ رشته و بووبرنگِ آویشن، برگ بو و گشنیز، شیر بخارداده‌شده، سیر و صدالبته پیاز.» زمانی‌ که تیتا در نگاه اول عاشق همسایه‌شان، پِدرو، می‌شود زندگی روزمره در دلاگارزا مختل می‌شود. خوشبختانه این احساس متقابل بود و پِدرو بلافاصله تیتا را از ماما النا خواستگاری کرد. به‌هرحال ماما النا بی‌مقدمه‌چینی، درحالی‌که قاطعانه پیوند آنها را منع می‌کرد، پیشنهاد پِدرو را رد کرد. در خانوادۀ دلاگارزا رسم بر این بود که دختر کوچک‌تر موظف است که تا زمان مرگ از مادر مراقبت کند. تیتا بنابه تقدیرش باید مجرد بماند. ماما النا به‌جای تیتا به پِدرو پیشنهاد داد با دختر دومش روسورا ازدواج کند. پدرو برای اینکه رابطه‌اش را با آنها قطع نکند و نزدیک تیتا بماند، به پیشنهاد ماما النا عمل کرد.

باید موظب باشی کبریت‌ها را یکی‌یکی روشن کنی. اگر احساسی نیرومند همۀ آنها را یکباره شعله‌ور سازد، نوری چنان خیره‌کننده تولید می‌کند که چه‌بسا روشنایی‌اش در ماورای دید طبیعی ما قرار می‌گیرد؛ آن‌وقت دالانی طولانی در برابر چشمانمان پدیدار می‌شود، گذرگاهی که از لحظۀ تولد به فراموشی سپرده بودیم نشانمان می‌دهد و به سرمنزل مقصود نزد ملکوت اعلی فرامی‌خواند. روح آدمی همیشه در آرزوی بازگشت به سرمنزل خویش است که از یاد برده است، ترک کالبد خاکی...

ماما النا برای اینکه بر این زخم نمک بپاشد، و به دختر کوچک‌ترش مسئولیتش را یادآوری کند، تیتا را مسئول پخت کیک عروسی پدرو و روسورا کرد. تیتا برای اینکه زخم‌های قلب شکسته‌اش را التیام بخشد، توجه خود را به علاقه‌اش یعنی آشپزی معطوف کرد. او زمان، انرژی و توجه خود را صرف تقویت مهارت‌های آشپزی‌اش کرد. اما این فقط مواد اولیه نبود که او به هرآنچه که می‌پخت می‌افزود. شاید مهم‌ترین عنصر خزانۀ آشپزی‌اش فوران احساساتش بود. وقتی غمگین است آشپزی می‌کند. وقتی خوشحال است آشپزی می‌کند. زمانی که اندوهناک است، اندوه خود را به آشپزی می‌کشاند. آشپزی راه فرار بود، اما از آن برای انتقال چیزهایی که با کلمات به‌طور کامل بیان نمی‌شدند نیز استفاده می‌کرد. این رمان که از حیث ساختار تداعی‌کنندۀ داستان چگونه یک لحاف آمریکایی می‌سازند، از حیث تجلیل غذا تداعی‌کنندۀ تامپوپو، و از حیث طنز کنایی و شوخ‌طبعی و ظرافت طبع تداعی‌کنندۀ دل‌سوختگی است، داستانی زنده و مفرح از زندگی خانوادگی در مکزیک در اواخر قرن ارائه داده است.

«پختن تورتیلا»، دیه‌گو ریورا، 1926

نقش آشپزی در کتاب مثل آب برای شکلات

رمانی در قسمت‌های ماهانه، با دستورپخت‌ها، عاشقانه‌ها و درمان‌های خانگی. داستان تیتا به دوازده فصل مجزا تقسیم شده که هر فصل نشان‌دهندۀ [یکی از] دوازده ماه سال است. این شیوه بازتابی از فراز و فرود احساسات در داستان نیز هست. فرارسیدن هر ماه با معرفی یک دستورپخت جدید مشخص می‌شود، رویکردی تازه به رویۀ تثبیت‌شدۀ داستان‌گویی. این رمان، به‌عنوان الفبای غذاهای لذیذ مکزیکی تأثیر دوچندانی دارد. غذا و تنوع آشپزی مکزیکی عنصری اصلی در روایت است. که این عنصر با موفقیت در داستان تیتا گنجانده شده است. بو و طعم غذا در سراسر روایت رسوخ می‌کند، و به آن رنگ‌ورویی متمایز و به معنای واقعی کلمه عطر و طعمی متمایز می‌بخشد. در این رمان غذا و خوش‌طعمی در مرکز توجه واقع شده است. بااین‌حال رمان خود را به دستورالعملی معمول یا کتاب صورت‌غذا تقلیل نمی‌دهد. این رمان موضوعات عمیقی چون پویایی خانواده و سیطرۀ سنت‌ها را پی می‌گیرد. اسکوئیول از طریق روابط پرتنش و رنجش تیتا و ماما النا، توانست به‌وضوح نشان دهد که چگونه سنت‌های بوالهوسانه باعث ایجاد اختلاف در خانواده‌های منسجم می‌شود. این رمان بار و فشاری را که چنین سنت‌هایی بر کسی که با بی‌میلی عضوی از آنهاست وارد می‌کنند به‌خوبی به تصویر کشیده. این امر به‌نوبۀ خود باعث عصیان‌گری و خشم می‌شود. هرچند مثل آب برای شکلات در اواخر قرن ماضی می‌گذرد، سیطرۀ سنت‌ها هنوز هم در دوران معاصر پژواک دارد، گرچه به میزان محدودتر.

«آشپزخانۀ تابستانی»، لورین کلوتس، 1961

عنصر سلطه و خشونت در مثل آب برای شکلات

برخلاف ظاهر لذت‌بخش و شادوشنگول داستان، خشونت عنصری فراگیر در روایت است. ماما النا که شخصیتی سلطه‌جوست، ارادۀ خود را به جوان‌ترین دخترش اعمال می‌کند. برای بی‌میلی و خشم‌های تیتا مجازات‌هایی معین می‌شد که به خشونت و بی‌رحمی پهلو می‌زد. او هرگز از تحمیل دردهای جسمی، عاطفی و روانی به دخترش ابایی نداشت. عناصر شور و شهوتْ ناگریز با خشونت درآمیخته شده‌اند. اینها عنصر اصلی داستان نبودند اما میل نفسانی، به‌خصوص در بین شخصیت‌های مرد، در داستان مسلط بود. میل و اشتیاق چنان زیاد است که بعضی از شخصیت‌ها به تحمیل ارادۀ خود متوسل می‌شوند.

این ستارگان باعظمت از میلیون‌ها سال پیش تا کنون برقرار بوده‌اند و مراقب؛ که هرگز هیچ‌یک از هزاران پیکان آتشین عشق را که هرشبِ خدا از کمان نگاه هزاران عاشق به‌سوی آنها رها می‌شود در خود جذب نکنند. برای پرهیز از این رویداد، هر ستاره چنان حرارتی در درون خود تولید می‌کند که هر تیر عشق را هزارپاره سازد. هر نگاه که بدان رسد، بازگردانده می‌شود، همچون بازی آینه‌ها، بازتابش به زمین برمی‌گردد، برای همین است که ستاره‌ها شب‌هنگام چنین نورانی می‌درخشند.

«رقص در توان‌تپک»، دیه‌گو ریورا، 1928

بررسی شخصیت‌های رمان مثل آب برای شکلات

این تیتا بود که این روایت را با عناصر زنده و ساختار مستحکمش پیش می‌برد. رشد او منظر مهمی از روایت بود. او در خانواده‌ای زیر سلطۀ زنی بدخلق فاقد رأی و عقیده بود. روح ماما النا حتی پس از مرگش، تیتا را رها نکرد و خودش را به زندگی و امور دخترش تحمیل کرد. بااین‌حال با پیشرفت روایت، او به‌آرامی آن صدای مستقل را به دست می‌آورد. او از طریق اعمالی نامحسوس برخلاف میل مادرش پیش رفت و در لحظه‌ای ناگهان دریافت که اظهارات مادرش ناعادلانه بوده و در حق او بی‌عدالتی شده است. ضمن اینکه آشپزی راه اصلی ابراز وجودی‌اش باقی ماند، او راه‌های دیگری آموخت تا افکار و یأس‌های درونی‌اش را بدون برانگیختن خشم مادرش هدایت کند. میل و شهوت دو وجه اغلب مترادف در داستان تیتا بودند. این در حالی است که عناصر عاشقانه شاید ضعیف‌ترین عنصر رمان بود. عزم و وفاداری تیتا قابل‌ستایش بود، درحالی‌که نمی‌توان این را برای عشق اول او، پدرو، گفت. عشق در نگاه اول پیش‌پا‌افتاده بود اما همان‌طور که داستان پیش می‌رفت، داستان عاشقانۀ تیتا و پدرو شروع به شکوفایی کرد. بااین‌حال آنچه در داستان غالب است جنبه‌ای از پدرو به‌عنوان یک شخصیت است. شخصیت او قطب مخالف شخصیت ملاحظه‌کار و بنده‌صفت تیتا بود. شخصیت پدرو هیچ‌گونه پیشرفتی نداشت. او خودخواه، نابالغ و غرغرو بود. اما بزرگ‌ترین عیب او نادیده‌گرفتن کامل مفهوم رضایت بود زیرا به میل و شهوت خود اجازه می‌داد اعمالش را به او دیکته کنند. انفعال شخصیت‌های فرعی مانند روسورا و گرترودیس نیز چشمگیر بود.

«نینا کن ریبزو»، دیه‌گو ریورا، 1938

رئالیسم جادویی در رمان مثل آب برای شکلات

داستان حالت و کیفیتی متل‌گونه دارد. ستایشگر فرشینۀ پرنقش‌ونگار مثل آب برای شکلات عناصری از تاریخ و رئالیسم جادویی هستند، دو وجهی که دیری است به عنصر غالب و فراگیر در ادبیات اسپانیا بدل شده است. رئالیسم جادوییِ خاصِ اسکوئیول به‌سوی احساسات و شخصیت محوری گرایش داشت. ارواح و تجلی مادی احساسات درونی و نه جادوی تمام‌عیار، جایگزین مضامین بزرگ‌ترِ طبیعت اجتماعی و سیاسی شدند. این مضامین که در پس‌زمینه جا گرفته‌اند، پشت‌صحنه‌ای باورپذیر برای داستان شکل می‌دهند. تمرکز روایت همچنان روی شخصیت و پیشرفت آن بود. مثل آب برای شکلاتِ لورا اسکوئیول، ناقص است. بااین‌وجود اسکوئیول به چندین جنبه پرداخته است. قوی‌ترین جنبۀ رمان، جنبۀ قصه‌گویی اسکوئیول است. کیفیت نثر او تمام عناصر را، چه قوی و چه ضعیف، درکنار هم نگه داشته است. او از ساختار کلیشه‌ای و قابل‌پیش‌بینی فاصله گرفت، و در عوض به ساختاری نوآورانه و خیال‌انگیز رسید که روایت را ارتقا داد. او با درآمیختن عناصر زنده و مشخص رئالیسم جادویی، بدون آنکه این کار بر داستان و پیشرفت تیتا سنگینی کند، داستان را ارتقا بخشید. گرچه داستان را اسپرانزا، خواهرزادۀ تیتا روایت می‌کند، صدای تیتا قابل‌شنیدن و متمایز است.

برایم مهم نیست چه کرده‌ای، در زندگی چیزهایی هست که نباید اهمیت زیادی به آنها داد، وقتی آنچه را که ضروری است تغییر نمی‌دهند. آنچه به من گفتی طرز فکرم را تغییر نداده است؛ بار دیگر می‌گویم، من مأموریت دارم تا آخر عمر همراهت باشم، اما باید با دقت فکر کنی آیا من برایت همان مرد هستم یا نه.

«چه زمانی ازدواج می‌کنی؟»، پل گوگن، 1892

نقد یکی از منتقدین بر کتاب مثل اب برای شکلات

نمره: 77 از 100

شخصیت‌ها: 22 از 30

پیرنگ: 20 از 30

نگارش: 23 از 25

تأثیر کلی: 12 از 15

"مثل آب برای شکلات نویسندۀ مکزیکی لورا اسکوئیول، یکی از بسیار کتاب‌هایی است که مرا مجذوب خود کرده بود. بار اولی که در کتاب‌فروشی با این رمان مواجه شدم، بلافاصله توجهم را به خود جلب کرد. بااین‌حال از خرید آن خودداری کردم زیرا گمان می‌کردم یک مجموعه‌داستان است. می‌دانید، آخر من در آن زمان نگران زدن به دل مجموعه‌های داستان‌کوتاه بودم؛ هنوز هم این‌گونه‌ام، هرچند زمانی که بالاخره اولین مجموعه‌داستان‌کوتاهم را خواندم و نقدی دربارۀ آن نوشتم گام‌هایی در این راه برداشتم. چند سال بعد متوجه اشتباهم شدم و برای جبران آن بلافاصله نسخه‌ای از کتاب را گرفتم و خواندم. شگفتا که داستان تیتا باعث شد بفهمم که در تمام این مدت به‌خاطر نگرانی‌ام چه چیزهای زیادی را از دست داده بودم. داستان تیتا غم‌انگیز بود و تجسم این بود که چگونه سنت ارزش‌های نهادینه‌شدۀ ما را از رفتن به‌دنبال آنچه واقعا به آن عشق می‌ورزیم یا می‌خواهیم بازمی‌دارند. خوشبختانه تیتا نگذاشت که این شکست او را از آنکه تیتای بهتری بسازد باز دارد. عطر و بوی غذایی که در تمام داستان نفوذ کرده بود مثل خود داستان مست‌کننده بود. آیا اکنون باید اقتباس سینمایی آن را تماشا کنم؟"

مشخصات کتاب مثل اب برای شکلات

نویسنده: لورا اسکوئیول

مترجم [انگلیسی]: کارول کریستنسن و توماس کریستن‌سن

ناشر: Double Day

تاریخ انتشار: 1992

تعداد صفحات: 246

ژانر: عاشقانه، رئالیسم جادویی

«رقیب‌ها»، دیه‌گو ریورا، 1931

درباره لورا اسکوئیول نویسنده کتاب مثل آب برای شکلات

لورا بئاتریز اسکوئیول والدس در 30 سپتامبر سال 1950 در مکزیکوسیتی در مکزیک به دنیا آمد. اسکوئیول در مدرسۀ عادی معلمان (Escuela Normal de Maestros) حضور یافت و پس از اخذ مدرک، به‌عنوان مربی کودکستان مشغول به کار شد. او یک کارگاه تئاتر برای کودکان راه انداخت که در آن نمایشنامه‌هایی برای کودکان می‌نوشت و تهیه می‌کرد. وی در طول دهه‌های 1970 و 1980 برای برنامه‌های تلویزیونی کودک می‌نوشت. در سال 1992 زمانی که نخستین رمانش مثل آب برای شکلات به انگلیسی ترجمه و چاپ شد، او اولین موفقیت بزرگ بین‌المللی‌اش را به دست آورد. صدای لورا اسکوئیول مستقیم، ساده و متقاعدکننده است. او رمانی تازه و نوآورانه نوشته است و توانایی‌های بی‌مانندش را در عاشقانهای کلاسیک آورده است. این رمان در یک فیلم نیز مورد اقتباس واقع شده است. او موفقیت مثل آب برای شکلات را با انتشار کتاب‌های بیشتری دنبال کرد. او در سال 1995 دومین رمان خود، قانون عشق (La Ley Del Amor) را به چاپ رساند. یک سال بعد ترجمۀ انگلیسی آن با نام The Law of Love منتشر شد. آثار دیگر او عبارتند از: میان دو آتش: نوشته‌های خودمانی در باب زندگی، عشق، غذا و طعم (2000)؛ به سرعت میل (2001)؛ مالینچه (2006). اسکوئیول در حال حاضر به‌همراه همسر و فرزندانش در مکزیکوسیتی اقامت دارد.

«ریبوزو»

تاثیر فرهنگ و غذا در رمان مثل آب برای شکلات

به‌طور کلی مثل آب برای شکلات آمیختگی رنگارنگ و شگفت‌انگیز فرهنگ، رشد شخصیت و البته غذا همراه با خرده‌هایی از رئالیسم جادویی و تاریخ است. این کتاب شبیه یکی از دستورپخت‌های تیتاست؛ انفجاری از طعم‌های متمایز و بافت‌های متفاوت. غذا تقریباً با خود رمان مترادف است، اما در جریان روایت نقش چندانی ندارد. مثل آب برای شکلات داستان تیتا بود و رشد او پوشش دربرگیرندۀ داستان. چیزی که درنهایت پیروز شد، قدرت و اشتیاق شدید نوشته‌های خیال‌انگیز لورا اسکوئیول بود. اسکوئیول در نوشتن مثل آب برای شکلات به اثر کلاسیکی به‌یادماندنی دست یافت که فراتر از زمان خواهد رفت. این یک دستورپخت کامل است که هم جوانه‌های چشایی و حس بویایی و هم تخیل را اشباع و اغوا می‌کند.

مثل آب برای شکلات
نویسنده: لورا اسکوئیول
مترجم: مریم بیات
ناشر: روشنگران و مطالعات زنان
قیمت: ۱۱۴,۰۰۰ تومان
خرید آنلاین این کتاب
دیدگاه کاربران
هنوز دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.
دیدگاه خود را بنویسید: