معرفی کتاب چیرگی بر آتش

    در این مطلب می‌خوانید:

چگونه پخت و پز از ما انسان ساخت

چه‌ چیز انسان‌ها را منحصربه‌فرد می‌کند؟ در زمینۀ ارتباط با محیط و با همدیگر، چرا و چگونه انسان‌ها از دیگر حیوانات متمایز گشتند؟ تمایز انسان‌ها به‌عنوان یک گونه تاآنجاکه سوابق تاریخی نشان می‌دهد، و قطعاً پیشتر از آن، موضوع مطالعۀ فیلسوفان و دانشمندان بوده است. ریچارد رنگم و دین فالک، که هردو انسان‌شناسان ورزیده‌ای هستند، هرکدام کتابی تألیف نموده و در آنها نظریه‌ای بدیع درمورد چرایی و چگونگیِ پرورش خصایصی در تبار انسان (گروهی از نخستی‌سانان که به نخستی‌ها معروف‌اند) که سبب تمایزش از سایر حیوانات شد ارائه کرده‌اند. ریچارد رنگم در کتاب چیرگی بر آتش: چگونه پخت‌وپز از ما انسان ساخت؟ استدلال می‌کند که کشف آتش و پخت‌وپز اجداد انسانی ما را یک‌بار و برای همیشه از هستی درختی رهانید و به‌سوی نظام اجتماعی پدرسالار و تقسیم کار مبتنی بر جنسیت سوق داد. دین فالک در کتاب یافتن زبان‌هایمان: مادران، نوزادان و خاستگاه‌های زبان ادعا می‌کند که تکامل دوپایان (که به‌صورت عمودی و بر دو پا راه می‌روند) و تغییرات همراهِ آن در رشد نوزاد موجب تقویت و ارتقای ارتباطات صوتی مادر‌-نوزاد شد، که درنهایت به زبان انسانی، موسیقی و هنر انجامید. خصیصه‌های کلیدی که کانون هردو نظریه است – تکنولوژی در قالب به‌کارگیری و کنترل آتش و زبان _ مدت‌هاست نشانگر ویژگی‌هایی است که انسان‌ها را منحصربه‌فرد می‌کند. هردو اثر مبتنی بر نظریه‌های موجود هستند، اما در تلفیق منظرهای جدید قدمی فراتر می‌گذارند، و تلاش می‌کنند توضیحات جامع و یکپارچه‌ای برای مجموعه‌ای از خصیصه‌های انسانی شکل دهند. تمرکز رنگم در چیرگی بر آتش بر پخت‌وپز به‌عنوان ابداعی است که امکان تکامل مغزهای بزرگ را فراهم می‌آورد. به گفتۀ رنگم، نخستین اعضای تباری که به انسان‌های مدرن ختم شد (گونه‌ای که در جنس هومو قرار دارد) کاربرد آتش را برای پخت‌وپز، گرما و امنیت کشف کردند و درنهایت آموختند که آن را اداره و تولید کنند. با آتش، انسان‌ها دیگر مجبور نبودند برای محافظت خود از درّندگان روی درخت‌ها بخوابند و توانستند به موجودیتی کاملاً زمینی تحول یابند. با استفاده از آتش برای پخت‌وپز، بسیاری از غذاها (ماننده نشاسته و گوشت) نرم‌تر شدند و از سمی‌بودنشان کاسته و هضمشان راحت‌تر شد. انسان‌ها از لحاظ جسمی و فیزیولوژیکی با خوردن غذاهای پخته سازگار شدند. تغییرات در دستگاه گوارشی که تکامل یافته بود، به بدن‌ نخستی‌ها امکان داد تا منابع بیشتری را به رشد و نگهداریِ مغز به‌عنوان فرایندی انرژی‌بر اختصاص دهند.

نقش آتش در تکامل انسان

رنگم استدلال می‌کند که به محض اینکه انسانِ راست‌قامت _ گونه‌ای از اجداد انسان مدرن که اندکی پس از دو میلیون سال پیش پدیدار شد _ تحول یافت و شروع به استفاده از غذاهای پخته کرد، سازگاری‌های او آغاز شد. به‌علاوه رنگم پیوند زوج مرد و زن (تک‌همسری) و تقسیم کار براساس جنسیت در انسان را به پخت‌وپز نسبت می‌دهد. او ادعا می‌کند که غذاهای پخته‌ چنان منابع با‌کیفیت و ‌ویژه‌ای بودند که یک مرد باید از یک زن در مقابل اقدامات تهاجمی برای سرقت غذایش محافظت می‌کرد. از سوی دیگر، یک مرد به یک زن نیاز داشت تا برایش غذا بپزد زیرا فعالیت‌های شکار مردانه زمان‌بر بود، و هنگامی که نخستی‌ها با غذای پخته سازگار شدند، تهیه و هضم کافی غذاهای خام برای بقا غیرممکن شد. فالک در کتاب یافتن زبان‌هایمان مطرح می‌کند که خاستگاه‌های زبان انسان (یک نخست‌زبان) در اوایل تکامل نخستی‌ها به‌عنوان مکانیزمی برای قوت قلب دادن به نوزادان پدیدار شد. براساس نظریۀ «خواباندنِ» فالک، شکلی از بچگانه صحبت‌کردن یا «گفتار کودکانه» به‌عنوان روشی ایجاد شد که تا حدی جایگزین تماس فیزیکی مداوم بین مادر و کودک شود؛ روشی که در بسیاری از نخستی‌ها یافت می‌شود. تکامل دوپایان منجر به تغییرات متعددی در آناتومی و رشد نخستی‌ها شد که مانع از حمل و نگهداری مداوم نوزادان می‌شد. هنگامی که پای دوپایان اصلاح شد، این پا مناسب نگه‌داشتن نبود، و توانایی همۀ نخستی‌ها برای بالارفتن و نوزاد نخستی‌ها برای اینکه به‌صورت مستقل به مادرشان بچسبند (همان‌طور که در نوزاد نخستی‌سانان به غیر از انسان اینگونه است) کاهش یافت. تغییرات لگن خاصره و مجرای تولد کوچک‌تر مرتبط با دوپایان منجر به تولد نوزادانی کمتر رشد‌یافته (و بنابراین نیازمند به کمک بیشتر) شد به این منظور که زایمان را تسهیل کند. راه‌حل لازم برای آرام‌کردن نوزاد بی‌قراری که هنگام رفتن مادر به جست‌وجوی غذا باید روی زمین قرار بگیرد چیست؟ آواهای صوتی موزون با الگوهای متمایز تأکید، لحن و گام که مادر آنها را به‌عنوان «لمس کلامی» به کار می‌گیرد. گفتار کودکانه در همۀ انسان‌ها یافت می‌شود، اگرچه شیوۀ ابراز آن از فرهنگی به فرهنگ دیگر متفاوت است. الگوهای انتقال از ونگ‌ونگ‌های نامفهوم به زبانی کامل در کودکان نیز الگویی همگانی است و خصیصه‌های زبان کودکانه به این انتقال کمک می‌کنند. فالک با تکیه بر شواهد رشدشناختی نشان می‌دهد که این زبان کودکانۀ عروضی مبنای تکاملی زبان انسانی را شکل می‌دهد و محرک موسیقی و حتی هنرهای تجسمی بوده است که نشانه‌های بارز بشریت هستند.

شکل‌گیری نخستین زبان از دیدگاه ریچارد رنگم

نقطۀ قوت هردو کتاب این است که نویسندگانشان سعی می‌کنند تا شواهدی از نظام‌ها و مسیرهای پژوهشی مختلف را به‌هم پیوند زنند. بااین‌حال ماهیت این موضوعات مستلزم اندیشیدن فراسوی آن‌ چیزی است که شواهد دیرینه‌شناختی، باستان‌شناختی، بیولوژیکی و رفتاری قویاً نشان می‌دهند. ما نمی‌توانیم شاهد آن لحظاتی در ماقبل تاریخ باشیم که یکی از نخستی‌ها اولین عبارت معنی‌دار خود را به‌ زبان آورد یا اینکه نسل‌ها تحولات اجتماعی را که توأم با تکیه بر غذای پخته است دنبال کنیم. مجاب‌کننده‌ترین جنبۀ استدلال‌های فالک ناشی از پشتیبانی از این نکته است که عناصر گفتار کودکانه منعکس‌کنندۀ پیش‌ماده‌ها و طلایه‌های رشدشناختی برای زبان و کیفیات موازی موسیقی‌اند. همچنین واضح است که تغییرات آناتومیکی و رشدی مربوط به دوپایان و تغییراتی که در مغز نخستی‌ها رخ داد مستلزم تحولاتی در تدابیر مراقبت از نوزاد است. به‌سهولت می‌توان پذیرفت که آواهای تکرارشونده و عروضی و آمیزه‌هایی از اشارات (یک نخست‌زبان) راه را برای ظهور زبان انسانی هموار کرد. جنبۀ بدیع و جان‌مایۀ فرضیۀ فالک _ اینکه این نخست‌زبان نوعی سازگاری است تا از پس جدایی فیزیکی بین مادر و نوزاد برآید _ کنجکاوی‌برانگیز است، گرچه تصدیقش دشوار است. این امر منوط به وجود دوره‌ای مهم است که پس از آن نوزادان نخستی‌ها توانایی چنگ‌زدن را از دست دادند، اما پیش از آنکه آغوشی‌های ابداعی بچه اختراع شود. اختراع آغوشی بچه، قنداق ساده‌ای از چرم یا پارچه که می‌تواند بچه را مقابل مادرش نگه‌دارد، چقدر کار دشواری است؟ این پرسشی بس مهم است اگر متوجهِ پیچیدگی استفادۀ ابزاری‌ای باشیم که در میمون‌های انسان‌وار مدرن مشاهده شده است و احتمال اینکه این‌گونه مهارت ابزاری خصیصۀ نیای بشر اولیه باشد. ارزش گفتار کودکانه همچنین مشروط به دسترس‌پذیری (یا فقدان) اعضای گروهی درکنار مادر است تا به‌عنوان مراقب و حامل کودک (تا حدی شبیه مادران رضاعی) نوزاد بی‌قرار را آرام کنند. اگر شخص دیگری بتواند نوزاد را در آغوش بگیرد، لازم نیست او را حتماً روی زمین بخوابانند. درست با همین درجۀ اهمیت، حتی اگر فی‌الحال گفتار کودکانه‌ به‌عنوان سازوکاری برای آرام‌کردن نوزادان و کمک به فراگیری زبان در کودکان وجود می‌داشته، لازم نبود مقدم بر تکامل زبان باشد. گفتار کودکانه ممکن است کاربرد ثانویه برای ظهور توانایی زبانی در نخستی‌ها باشد. فالک به این امر نمی‌پردازد که چگونه و چرا زبان مدرن بشر پس از ظهور زبان نخست‌ بر پایۀ گفتار کودکانه رشد یافت، هرچند واقعاً چنین کاری را پیشنهاد هم نمی‌کند. همان‌طور که فالک در مقدمۀ کتاب می‌نویسد: «کلید درک خاستگاه‌های زبان پس از رشد نخست‌زبان، حدود دو میلیون سال پیش، نیست بلکه پیش از آن است _ در گذار یا حدفاصل اسرارآمیز بین انشعاب اجداد اولیه‌مان از دیگر نخستی‌سانان، پنج تا هفت میلیون سال پیش، و اولین ظهور نخست‌زبان».

نقش آتش در شکل‌گیری نظام مردسالار

رنگم داده‌هایی را که حاصل پژوهش‌های علمی درمورد تغذیه و فرآیندهای گوارشی است، و نیز حکایت‌های گزیده‌ای از بقای انسان در رژیم‌های غذایی مختلف (مثلاً مصائب خام‌خواران) عرضه می‌کند، که نشان می‌دهد غذای فرآوری‌شده و پخته راحت‌تر از غذای خام هضم می‌شود. هنگامی که غذا آماده و گرم شد، انرژی (کالری) آن به نحو مؤثرتر و کامل‌تری قابل‌ استخراج است. به‌علاوه مطالعه‌ای اساسی درمورد آناتومی دستگاه گوارش وجود دارد که اندازه و ساختار اندام‌های خاص را به انواع مختلف رژیم غذایی مرتبط می‌کند. ازاین‌رو این استدلال که مصرف غذای پخته امکان دستگاه گوارش کوچک‌تر را فراهم می‌کند (که انسان نسبت به سایر حیواناتِ هم‌اندازه دارد) و انرژی بیشتری برای رشد بیشتر مغز فراهم می‌کند استدلالی است که برایش ادلۀ کافی وجود دارد. رنگم از این فراتر می‌رود، و افزایش وابستگی به غذاهای پخته را به تقسیم کار مبتنی بر جنسیت و نظام اجتماعی مردسالار ارتباط می‌دهد که این امر البته پرمسئله‌تر است. رنگم پیوند زوجی بین مرد و زن را به‌عنوان نتیجۀ مستقیم تقسیم کار در امرار معاش در نخستی‌ها عرضه می‌کند (که خود به‌خوبی اثبات نشده است)، و پیوند زوجی با ازدواج (که عرفی فرهنگی است) یکسان فرض می‌شود _ پیوندهایی که قطعاً اجباری نیستند. پیچیدگی تنوع فرهنگی بشر از نظر نظام ازدواج، تعامل اجتماعی جنسیت‌محور، و فعالیت‌های معیشتی به‌طور مشخص از تفسیری ساده و عام پشتیبانی نمی‌کند که زنان غذای پخته را می‌دهند تا در مقابل حمایت مردان را بگیرند. الگوهای میان‌فرهنگی که رنگم ذکر می‌کند گویی به امری پیش‌پاافتاده تبدیل شده‌اند: «این همکاری‌ها (زن و شوهر) ممکن است در فرهنگی شامل حفر ریشه‌ها توسط زن و شکار توسط مرد، و در فرهنگی دیگر شامل خریدکردن توسط زن و درآمد کسب‌کردن توسط مرد باشد» (p 136). و درحالی‌که رنگم مکرراً به شامپانزه‌های معمولی به‌عنوان مدلی برای تکامل تعاملات اجتماعی نخستی‌ها رجوع می‌کند، اطلاعاتی درمورد استفادۀ ابزاری و شکار شامپانزه‌های ماده که با برخی از استدلال‌های او مقابله می‌کند را نادیده می‌انگارد. همچنین به نظام اجتماعی بونوبوها به‌صورت گذرا اشاره می‌کند. بونوبو به‌عنوان خویشاوندان نزدیک شامپانزه‌های معمولی که الگوهای ستیزه‌جویی و تسلط مردانه را که اساس استدلال رنگم است نشان نمی‌دهد، استثنایی است که نیاز به توضیح دارد. مؤلفه‌های اجتماعی فرضیۀ پخت‌وپز رنگم، مؤلفه‌های اصلی فرضیۀ پیشین «مرد شکارچی» را بازتاب می‌دهند، بااینکه زن نه‌تنها گیاهانی برای تأمین غذای همسرش جمع‌آوری می‌کند، بلکه پخت‌وپز نیز می‌کند. همچنین، در زمینۀ کنترل آتش پیش از این چندصدهزار سال ناقابل اخیر، شواهد کافی‌ای وجود ندارد که پشتیبان جدول زمانی رنگم باشد برای آنکه بتوان برخی انطباق‌های نخستی‌سانانۀ خاص را به‌طور موثق به پخت‌وپز نسبت داد.

مقایسه دو کتاب یافتن زبان‌هایمان و چیرگی بر آتش

هردو کتاب چیرگی بر آتش و یافتن زبان‌هایمان رویکردهای انسان‌شناختی کل‌نگر دارند. رنگم و فالک برای حمایت از نظریات مربوط به خود، شواهد مختلف را از منابع مختلف گرد آورده و متحد ساخته‌اند: از مطالعات درمورد نخستی‌های غیرانسان در قفس و یا محیط‌های صحرایی، به‌خصوص شامپانزه‌ها، تحقیقات قوم‌نگاری درمورد گروه‌های انسانی شکارچی _ جمع‌آور امروزی، تا دیگر تحقیقات مرتبط در زمینه‌های مختلف، همچون عصب‌شناسی، تغذیه و روان‌شناسی. بااین‌حال فالک در ارائۀ زمینه‌ای برای اینکه چرا چنین قیاس‌هایی ارزشمند هستند، و بحث درباب محدودیت‌های آنها بهتر عمل کرده است. فالک همچنین مروری مختصر و پایه‌ای اما انتقادی از نحوۀ عملکرد انتخاب طبیعی ارائه می‌دهد. ازآنجایی‌که هردو کتاب در اصل آثاری دربارۀ تکامل انسان هستند، فرایند انتخاب طبیعی باید برای خوانندگان روشن باشد. رمز موفقیت هر کتابی که پژوهش‌های تخصصی را به مخاطبان عام عرضه می‌کند رسیدن به تعادلی مناسب بین دسترس‌‌پذیرکردن محتوا بدون ساده‌سازی بیش‌ازحد آن است. نوشتار فالک در یافتن زبان‌هایمان قابل‌فهم و گیراست؛ او توضیحات خوبی برای اصطلاحات فنی و مفاهیم تخصصی در سراسر کتاب فراهم می‌کند. متن سازماندهی‌شده است، و فصل‌ها به‌گونه‌ای پیش می‌روند که در راستای نظریۀ فالک است. در مقابل، به نظر می‌رسد که چیرگی بر آتش در تقلای یافتن لحنی مناسب است؛ گاهی اصطلاحات یا مفاهیمی معرفی می‌شوند که چارچوبی بسنده‌ برای درک کامل آنها صرفاً از طریق کتاب وجود ندارد. هردو نویسنده بر برخی از مباحثات مهم در تحقیقات انسان‌شناختی که به ارزیابی نظریه‌ها مرتبط است سرپوش می‌گذارند. یکی از مسائلی که برای خوانندگان متخصص و غیرمتخصص یکسان است، سودمندی پی‌نوشت‌ها و تفاسیر است. چیرگی بر آتش شامل یادداشت‌هایی در انتهای مجلد است که نکاتی را به‌تفصیل شرح می‌دهند یا به منابع اشاره می‌کنند، اما در متن هیچ عددی که حاکی از ارجاع به پی‌نوشت‌ها باشد وجود ندارد. مرتبط‌کردن یادداشتی مشخص به محتوای فصول دشوار است. یافتن زبان‌هایمان پی‌نوشت‌های مشابهی دارد، اما در فصل‌ها از طریق اعداد ارجاع داده می‌شوند، ازاین‌رو بسیار مفیدترند. چیرگی بر آتش و یافتن زبان‌هایمان پیچش‌های بدیعی در نظریات تکاملِ تکنولوژی و زبانِ مشخصاً انسانی مطرح می‌کنند که موضوعات ضروری برای هرکسی است که به فلسفه و علم خاستگاه‌های انسان علاقه‌مند است. هردو کتاب کاری را که باید به‌نحو احسن انجام می‌دهند، اما خوانندگانی که تحلیل‌های جامع‌تری از نظریات و شواهد پشتیبان می‌خواهند باید مقالات علمی اصلی را که در آنها این ایده‌ها ارائه شده‌اند، و تفاسیر تخصصی دیگر پژوهشگرانی که آن را دنبال کرده‌اند، مطالعه کنند (Falk, 2000; Wrangham et al. 1999). نظریات رنگم و فالک، هردو بی‌شک قابل‌تأمل هستند و مطمئناً بحث و پژوهش مستمر را برمی‌انگیزند.

چیرگی بر آتش
نویسنده: ریچارددبلیو رنگم
مترجم: اسکندر قربانی
ناشر: فرهامه
قیمت: ۵۷,۰۰۰ تومان
خرید آنلاین این کتاب
دیدگاه کاربران
حسنیه طباطبایی
1401/1/27
مطلب جالبی بود.
دیدگاه خود را بنویسید: